صبوری می کنم
نذار تنهابمونم ..حسن
نگارش در تاريخ 1 / 10 / 1392برچسب:, توسط سمیرا.حسن
صبوری می کنم نبودنت را بغض را به امید گره میزنم خواستنم را به غرور گریه را به خنده خاطره را به باد دستم را به عصا و پایم را به جاده صبوری می کنم نبودنت را اما مانده ام قلبم را چه کنم؟ خسته تر از آن است که به کسی بسپارم نه می توانم دفنش کنم و نه با خود ببرم.